۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

kingdom of heaven



این مدت چه قدر خیر بارید .

هر وقت به تو نزدیک می شوم ،همه چیز خوب پیش می رود .....


با هیچ منطقی نمی توان گفت که نیستی ،در حالی که هستی و من هنوز به حضورت احتیاج دارم .



همه جایی و من از دریچه تو به جهان می نگرم .



ولی تو همیشه برای من طعم واقعی عشقی هستی که هرگز در تعین ندیدم .






تنها انتخاب ابژه میل مهم بود.




همچنان سیاست ورزی ،




همچنان .....




منتظر چیزی نبودن ....




امروز آمده بود ،امروز آمده بود ،انگار که هیچ نشده،فراتر از چیزی بود که فکر می کردم،در پشت شیطنت های کودکانه،روح بزرگی بود،مرا بخشیده بود و خودش را.




در حال تسلیم بود.




تناقض دو مفهوم در یک کالبد.




سلطنت تو در بی نهایت جاودانه باد.




هر روز محتاج تر،




هر روز مصرتر،




بر خواسته هایم پای خواهم فشرد.




تقدیر شمع ،دعای فرشتگان ،یا نفرین شیاطین.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر